فلورا، دختر مارگریو از مرزهای غربی، از میدان جنگ برگشت تا متوجه شود که نامزدش می خواهد نامزدی آنها را لغو کند. واقعاً برای او مهم نبود، اما منظور آن شاهزاده احمق از "هیچ کس بی ارزش از خانواده مارگرو در لبه تمدن" چه بود؟ و در حالی که نشانه هایی از یک توطئه در دادگاه وجود دارد، اخبار بدتر در مورد هجوم شیاطین از قلمرو می رسد. پیشروی قدیس که مورد علاقه اژدهای افسانه ای و ارواح کرکی است، بالاخره آغاز شد!