خلاصه
نسخه مانگا داستان مربوط به سفر پرنسس سیلور با دوستانش، خوک و مرغ، در حالی که آنها سعی می کنند والدینش را نجات دهند. غیرنظامیان پادشاهی کریون همیشه پرنسس سیلور خود را دختری دوازده ساله با لبخندی زیبا می بینند. با این حال، برای آنها ناشناخته، شاهزاده خانم 12 عادت بد دارد. این ناراحتی زیادی را برای نخست وزیر آفتاب پرست و وزرای مداد رنگی ایجاد کرده است، زیرا اگر این موضوع از بین برود شرم آور خواهد بود. یک روز جشن تولد دوازدهمین پرنسس سیلور برگزار شد. شاهزاده خانم سعی می کرد به دنبال شاهزاده جذاب خود بگردد که فراموش کرده بود به عادت های بد خود توجه کند. یکی از پسران در مهمانی آنقدر عصبانی بود که پدر و مادر سیلور، پادشاه و ملکه را به سنگ تبدیل کرد. سیلور برای اینکه نفرین را بشکند و پدر و مادرش را نجات دهد، تصمیم گرفت برای یافتن پسر به سفری برود.