خلاصه
ساکیوکا جونکو با ظاهر جذاب خود در بین همسالان خود متمایز است و این باعث آزار سایر دختران می شود. کاسای ماکوتو که از شنیدن ناله های دخترها خسته شده است، پیشنهاد می کند با بهترین و به دلایل واضح تنها دوست جونکو دعوا کند. دشمن شکست میخورد و به گریه میافتد، اما ناگهان کسایی که واقعاً نمیخواست به دختر آسیبی برساند، میخواهد او را دلداری دهد...