به عنوان یکی از اعضای حزب قهرمان، آرگا هویت خود را پنهان کرد و در سفری بود تا پادشاه شیطان را با قهرمان تحت سلطه خود درآورد. سرانجام مهمانی پادشاه دیو را به گوشه انداخت و آرگا او را پایین آورد. با این حال، قهرمان اصرار دارد که او کسی بود که شاه شیطان را کشت و سپس به دروغ آرگا را متهم به جنایت کرد و او را از کاخ امپراتوری تبعید کرد. جنگجوی که زندگی خود را وقف قهرمان به عنوان بخشی از سپاه خود کرده بود، زندگی جدیدی را در شهری غریب در حومه شهر سپری می کرد.