سال ها پیش، بیاکویا فضانورد با این باور که پسرش، سنکوی با استعداد علمی، روزی آنها را پیدا خواهد کرد، مواد گرانبهایی را به جا گذاشت. در حال حاضر، کوهاکو و گینرو از پادشاهی علم با کمک آماریلیس، یک دختر محلی، به حرمسرای رهبر پادشاهی سنگسازی نفوذ کردهاند. در ابتدا، ماموریت آنها بدون مشکل پیش می رود. متأسفانه، اشتباهی که توسط کوهاکو و گینرو انجام می شود، وزیر ایبارا و قوی ترین جنگجوی جزیره، موز، را مجبور می کند تا دو نفر متجاوز را به عنوان دشمن شناسایی کنند.
حتی بدتر از آن، زمانی که موز به آماریلیس بازگشت تا خبر را به Senkuu اطلاع دهد، مخفیگاه مخفی دانشمند را کشف کرد. با این حال، دستور کار موز با ایبارا همخوانی ندارد - او می خواهد وزیر را از سلطنت خلع کند و دستگاه تحجر را برای خود نگه دارد. اگر سنکو ورق های خود را درست بازی کند، می تواند یک متحد قدرتمند به دست آورد و یک بار برای همیشه در جنگ پیروز شود.