ناناچی رنج کشیده پس از پیوند خوردن بر سر یک فقدان غم انگیز، به ریکو و رگ در سفرشان به اعماق آبیس می پیوندد. در انتظار کودکان، دریای اجساد است - لایه پنجم پرتگاه، و عمیق ترین سطحی که یک مسافر می تواند بدون از دست دادن شکل انسانی خود از آن بازگردد.
باندرود سادیست نقابدار بین بچه ها و بقیه ماجراجویی آنها می ایستد. آزمایشگاه وحشتناک Bondrewd به عنوان یک ایست بازرسی نهایی برای کسانی که مایل به عبور از اعماق پرتگاه هستند عمل می کند، و دانشمند sociopathic تمایلی به اجازه دادن به حزب ریکو بدون هیچ هزینه ای ندارد. ناناچی که عمیقاً از تأثیر باندرو بر دوران کودکی خود زخمی شده است، در آشفتگی در مورد تجدید حیات خود در زندگی آنها غرق می شود.
تنها نقطه ضعف ظاهری باندرود پروشکا است، کودکی گستاخ که ادعا می کند دختر اوست. ریکو، رگ و ناناچی با پروشکا دوست می شوند و با دختر کار می کنند تا بر دسیسه های پدرش غلبه کنند و لایه ششم Abyss را بشکنند.