فردیا یک یتیم معتاد به کار است که در یک یتیم خانه کلیسا زندگی می کند و به مراقبت از بچه های کوچکتر کمک می کند. یک روز، پادشاه از او می خواهد که به جای خواهر کوچکترش که بیمار است، شغلی را انتخاب کند. مشکلی نیست - این اولین بار نیست که او این کار را انجام می دهد، و دستمزد عالی خواهد بود. اما این بار، کار او این است که با شاهزاده ای از کشوری دشمن ازدواج کند... و او را وادار کند که او را در اسرع وقت طلاق دهد!