خلاصه
میکامی سوباسا به دلیل عارضه قلبی از مدرسه دور بوده است. در شب کریسمس او تصمیم می گیرد که زمان شروع یک زندگی جدید است و از خانه فرار می کند! اما قبل از اینکه بتواند از آنجا دور شود، دوست دوران کودکیاش، جین، دچار حادثهای جدی میشود. سوباسا در ناامیدی از کسی می خواهد که به دوستش کمک کند. تماس او توسط شخصی نسبتاً غیرمنتظره پاسخ داده می شود، شخصی که خود را "فرشته" می نامد ...