خلاصه
زمزمه نام سیچیرو کیتانو کافی است تا هر دانش آموزی را در هکیکو عالی به لرزه درآورد. ظاهر ترسناک او حتی سرسخت ترین مردها را هم فریاد می کشد و اگر ظاهرش به اندازه کافی نامطلوب نباشد، در دعواها نیز به شدت بی رحمانه شناخته می شود. در یک روز، او اراذل و اوباش برتر مدرسه را بیرون آورد و سرپرست جدید شد. اکنون، کل مدرسه در رحمت اوست، و هرکسی که جرأت کند او را به چالش بکشد، بهتر است آماده ملاقات با سازنده خود باشد... یا اینطور داستان ها پیش می روند. حقیقت این است که همه شایعات وحشتناک پیرامون سیچیرو سوء تفاهم است، بسیاری بدترین را در مورد او به دلیل ویژگی های شیطان مانند او فرض می کنند. در واقع، او پسری مهربان است که تمام تلاش خود را می کند تا به دیگران کمک کند. اما تلاشهای او برای انجام کارهای خوب همیشه به طرز خندهداری منحرف میشود و به اشتباه ارتباط برقرار میکند - که در زمانی که او سرپرست جدید شد، چنین بود. سیچیرو بارها و بارها تلاش می کند و نمی تواند ثابت کند که او شیطانی نیست که شایعات او را نشان می دهند. او امیدوار است که روزی بتواند دوستانی داشته باشد که فراتر از حالت ترسناک او نگاه کنند و او را به همان شکلی که واقعاً هست ببینند - یک فرشته.