خلاصه
شایعات حاکی از آن است که نوجوانانی که در زندگی خود مرتکب تخلف وحشتناکی شده اند ناپدید می شوند. این جنایتکاران جوان را می برند و دیگر خبری از آنها نیست. وقتی یوکی اوکو از خواب بیدار می شود، هیچ خاطره ای ندارد و با ماشین به مدرسه ای دورافتاده هدایت می شود. پس از رسیدن، او را به کلاس درس هدایت می کنند. فقط شش نفر دیگر داخل هستند. در کمال وحشت، او متوجه می شود که همه افراد در اتاق جنایتکار هستند، از جمله خودش. به عنوان دانش آموزان کلاس، تک تک آنها ناقص هستند. چه یک اندام، یک قلب، یک سر کامل، یا - در مورد یوکی - خاطرات، همه آنها چیزی حیاتی حذف کرده اند. اگرچه هفت نفر در کلاس هستند، اما به آنها گفته می شود که یکی از آنها انسان نیست، بلکه عروسکی است که از اعضای بدن دزدیده شده آنها ساخته شده است. برای فرار، یووکی ابتدا باید حق فارغ التحصیلی در یک هفته را به دست آورد. اما حتی اگر این کار را انجام دهد، او همچنین باید تشخیص دهد که کدام یک از همکلاسی هایش عروسک خیمه شب بازی هستند و آنچه زمانی متعلق به او بوده را پس بگیرد.