خلاصه
نیش پسر گرگ سفید و ژرمن شپرد آسوکاری است. وقتی نیش توله سگ بود، افراد ژنرال به خانه او حمله کردند، مادرش را کشتند و چشم راستش را با شلیک گلوله بیرون آوردند. برای انتقام گرفتن، او و انسانش آموزش دیدند تا سرباز و بازپرس نظامی شوند. با وجود اینکه تکالیفی برای انجام دادن دارند، اما همچنان سعی میکنند بفهمند چه کسی در شبی که نیش مادرش را از دست داد، وارد خانهشان شد. چیزی که آنها نمی دانند این است که رئیس صاحب نیش همان مردی است که شما در جستجوی او هستید. پس از برخورد نزدیک با او در طول یک ماموریت، هر دو متوجه می شوند که او شرور است. هفتهها او را شکار میکنند و وقتی بالاخره رو در رو با او میایستند، نیش میپرد تا او را بکشد. او موفق نمی شود و ژنرال مجروح در میان چمن ها می خزد تا اسلحه خود را پیدا کند و نیش را بکشد. با این حال، ژنرال روی اسلحه می افتد و به طور تصادفی ماشه را می کشد. او فورا می میرد. نیش بالاخره انتقامش را گرفته است و می تواند به عنوان یک سگ نظامی حرفه ای به زندگی خود بازگردد.