خلاصه
جونپی شیشیدو، دانشجوی جوان، به سرعت با دیگران دوست می شود، حتی اگر آنها از بخش های مختلف باشند. یک روز در حین کاوش در محوطه دانشگاه، یونپی لئو اونیزوکا، دانشجوی درونگرا را می بیند که به طرز عجیبی آشنا به نظر می رسد. هنگامی که او در دومین برخورد آنها صحبتی را آغاز می کند، اونیزوکا به سردی ادعا می کند که آنها قبلا هرگز ملاقات نکرده اند و شروع به اجتناب از او به هر قیمتی می کند. بلافاصله پس از آن، جونپی به طور تصادفی کارت شناسایی اونیزوکا را پیدا می کند و به یاد می آورد که چگونه اونیزوکا و همچنین نام مستعار بدنام خود را می شناسد. راز او اکنون فاش شده است، اونیزوکا مطمئن است که زندگی دانشگاهی او محکوم به فنا است. اما در کمال تعجب، جونپی تصمیم میگیرد با او دوست شود و در مورد گذشتهاش سکوت کند، و این آغاز دوستی بین مخالفان قطبی است. به تدریج، اونیزوکا که زمانی غیرقابل معاشرت بود، شروع به خارج شدن از پوسته خود می کند در حالی که همچنان به خود وفادار می ماند.