خلاصه
پادشاهی کارنا و هورون برای مدت طولانی در حال جنگ بودند. در تلاشی برای پایان دادن به این درگیری بی پایان، یک ازدواج سیاسی بین روه ازور کارنا، شاهزاده کارنا که به راحتی سرخورده می شود، و سوکور رادیرس هورون، شاهزاده خانم کوچک و در عین حال شیک هورون ترتیب داده شده است. یک شاهزاده خارجی که به راحتی با گوش های گرگ مانندش قابل تشخیص است، توجه ناخواسته ای را از جمعیت هورون به خود جلب می کند، مردمی که با شاخ های بزرگشان قابل تشخیص هستند. برای اجتناب از چنین چیزی، روه و سوکور را به گاردن سپهر (Garden Sphere) می آورند، یک قصر کوچک منزوی در هورون. علیرغم اینکه دو خانواده سلطنتی با یکدیگر آشنایی ندارند، مجبورند مانند یک زوج رفتار کنند، همه اینها به خاطر نشان دادن آشتی بین کارنا و هورون. با این حال، هیچ یک از آنها هیچ تجربه عاشقانه قبلی نداشته اند، و فایده ای ندارد که فقط یک سال باقی مانده تا محبت خود را به مردم نشان دهند. با معلق بودن سرنوشت آتش بس کارنا و هورون، تازه ازدواج کرده ها تلاش می کنند تا اصول اولیه عشق را بیاموزند - حتی اگر آنها در مورد عاشقانه اطلاعاتی ندارند.