خلاصه
این سریال زندگی کای هوجو، پسر یک زن جوان و پادشاه شیاطین را دنبال می کند. مادر نوجوان کای مورد تجاوز قرار گرفت و کای در بدو تولد از او دزدیده شد تا به عنوان یک زندانی شکنجه شده در دنیای شیاطین بزرگ شود. او اکنون فرار کرده و برای یافتن و محافظت از مادرش به دنیای انسان ها بازگشته است. با این حال، زمان در این دو جهان متفاوت میگذرد و اگرچه کای بزرگ شده است، اما تنها یک سال از زایمان مادرش میگذرد. کای وارد دبیرستان مادرش می شود تا نزدیک او بماند. در همین حال، شیاطین برای کای شکار میکنند و او باید برای نجات خود و مادرش بجنگد یا معامله کند، در حالی که تلاش میکند کشف کند چرا شیاطین او را چنین تهدیدی میدانند. داستان تاریک است، با ارجاعات و صحنه های تجاوز، شکنجه، زنای با محارم و قتل. کای پسر نوجوانی است که به جز شکنجه و تجاوز، چیزهای کمی در دنیا میداند. بیشتر به دست برادر ناتنی بزرگترش، یک شاهزاده شیطان. مادر کای یک قربانی آسیب دیده است که پس از مصیبت خود قدرت بازگشت به مدرسه را پیدا کرده است، اگرچه او اکنون موضوع شایعات و تمسخر است. بسیاری از شیاطین گذشته (یا حال) خود را شکنجه کرده اند. در حالی که این هنر از نظر جنسی صریح نیست، و با خشونت کمتر از آن چیزی که ممکن است انتظار داشته باشیم، داستان متضمن هر نوع وحشت، انحراف، و اروتیسم است.