خلاصه
سال 1691/2: سرزمین تحت حاکمیت قبیله ساتومی، اینو شیمبه ماساشی و خواهر کوچکتر دوقلویش، فیوز، والدین خود را از دست داده بودند - بنابراین به سران قبیله جدید تبدیل شدند. اینو رهبر ساتومی هاکنشی (یا به عبارت ساده تر هاکنشی) نیز می شود، 8 جنگجوی نخبه، وفادار به قبیله ساتومی. فیوز معتقد است که یوکای افرادی هستند که باعث ناراحتی برادرش شده است. او پس از سفر به جنگل توسط یک یوکای به نام یاتسوفوسا که عاشق او می شود نجات می یابد. تامازوزا که شاهد اعتراف فیوز بود با حسادت رشد کرد و نفرینی بر آن دو نفرین کرد، نفرین تراژدی. سال 1991/2: هاکنشی ها به افرادی تبدیل شدند که همگی در مدرسه CLAMP مشغول به تحصیل یا کار هستند. اینو به پسری به نام Kazae Tōma تناسخ یافته است. یاتسوفوسا به یک معلم ریاضی جدید به نام شیرو فویوکازه. تامازوسا به یک دختر کوچک مهدکودک به نام آزویا ناگیسا تبدیل می شود. نبردی شروع می شود و زندگی کازا در خطر است زیرا او نمی تواند زندگی گذشته خود را به یاد بیاورد مگر برای برخی رویاها. این به تناسخ هاکنشی بستگی دارد که از او محافظت کنند زیرا تلاش برای شکستن این نفرین در نسل جدید ادامه دارد.