خلاصه
با نزدیک شدن به مسابقات بینالمللی بسکتبال آتی، آکیرا تاکاشیرو و ایجی کودو رقابتی را اعلام کردند: هرکس امتیاز بیشتری در این مسابقات کسب کند به میکو آیزاوا اعتراف میکند، دختری که هر دو از دوران کودکی عاشق آن بودند. با این حال، درست زمانی که رقابت باید حل شود، یک زلزله آکیرا را از بین می برد. وقتی از خواب بیدار می شود، هیولاهای وحشتناکی را می بیند که در مدرسه اش ازدحام می کنند و تن ها جسد و خون را روی زمین می گذارند... ایجی کجاست؟ چه اتفاقی می افتد؟ و چرا؟ همانطور که او پیش می رود، افشاگری های تکان دهنده ای فاش می شود و شاید چیز عمیق تری وجود داشته باشد که دولت پنهان کرده است.