Keiichi Maebara مدت زیادی است که در روستای روستایی Hinamizawa زندگی نکرده است، اما او قبلاً گروهی از دوستان نزدیک پیدا کرده است. همراهان او - متشکل از ساتوکو هوجو، ریکا فوروده، میون سونوزاکی و رنا ریوگوئو - همگی با آغوش باز از کیچی به باشگاه بعد از مدرسه خود استقبال می کنند، جایی که هر روز پر از بازی ها و پنالتی ها است. با این حال، چهرههای شاد گاهی میتوانند بیشترین درد را پنهان کنند، و اعمال به ظاهر بیگناه میتوانند حقایق لعنتی را بپوشانند. به اندازه کافی عجیب، همه این وقایع قبلا اتفاق افتاده است. با مشاهده این پدیده های عجیب و غریب، آنها اقداماتی را برای تغییر تراژدی قریب الوقوع که می دانند در راه است انجام می دهند. با نزدیک شدن به فستیوال سالانه پنبه دریفتینگ، مشخص می شود که یکی از نزدیکان آنها در حال تنظیم عذاب قریب الوقوع است.