یوویچی تاچیبانا، که هر دو والدین و خواهر خود را در یک حادثه رانندگی از دست داد، برادرزاده هفت ساله خود، آیومو را گرفت. برای ایجاد یک زندگی جدید، او آنها را به شهری می برد که دریا در آن دیده می شود، بنابراین آنها می توانند فقط روی خودشان تمرکز کنند. آنها با ریو کوربایاشی که سوزایا محلی را اداره می کند ملاقات می کنند. با وجود اینکه او هم سن یوویچی است، اما فردی محبوب است که مغازه خودش را دارد و محله ها او را دوست دارند. آیا این سه نفر با نگاه کردن به همه چیز روز به روز می توانند بر ترس های طولانی گذشته خود غلبه کنند؟