خلاصه
یک روز صبح، هاریهاتا هاروکا با پسری به نام آکیتسو آکی آشنا می شود. او فکر می کرد او یک دانش آموز انتقالی است، بنابراین با مهربانی با او رفتار کرد، اما وقتی فهمید که او 17 ساله است و معلم خانه اش است، شوکه شد. در همین حال، با ظهور آکی، یک پدیده مرموز به طور همزمان شروع به رخ دادن می کند. معلوم شد که آکی یک جادوگر منطقی بود که یک خلاقیت تمام ممکن را ایجاد می کرد و یک پدیده را می پیچید. او قصد پنهانی داشت که دشمنانی را که در مدرسه کمین کرده بودند شکست دهد. هاروکا از رفتار مشکوک آکی آگاه بود و سعی کرد به او نزدیک شود اما عمل او قدم گذاشتن به دنیای جادوگر منطقی بود.