خلاصه
کازوتو مورونوی یک کافی شاپ کوچک زیبا را اداره می کند، جایی که بسیاری از افراد از انجام برخی کارها یا نوشتن مقاله برای مدرسه لذت می برند. در میان افراد ثابت کافی شاپ او یک دانشجو به نام جون است که اغلب در آنجا درس می خواند. این عشق در نگاه اول برای کازوتو بود! آیا کازوتو میتواند جرات اعتراف به علاقهاش را پیش از فارغالتحصیلی جون از کالج و توقف رفت و آمد در مغازه پیدا کند؟ و برای پیچیدهتر شدن اوضاع... به نظر میرسد جون به کارگر دیگری در کافه توجه دارد!