خلاصه
ساتویاما کاتسوکی و بهترین دوستش کاواکامی کیوتا، هر دو 15 ساله، در ورزشگاه بوکس میزوتانی ثبت نام می کنند تا به دوست پسر بچه خود، میزوتانی کاتسوکی، که پدرش صاحب آن است، نزدیک شوند. با این حال، ساتویاما به زودی متوجه می شود که از پدرش دور است. بدتر از آن، معلوم می شود که او از بوکس متنفر است. در یک مسابقه اسپارینگ، همه از جمله میزوتانی به زودی مهارت پنهان و در عین حال صیقل نیافته ساتویاما در بوکس را کشف می کنند. ساتویاما به زودی متوجه میشود که میزوتانی واقعاً عاشق بوکس است، اما از آن بیزاری میکند، زیرا این یک ورزش مردانه است که او نمیتواند به آن بپیوندد. سپس میزوتانی مربی/مدیر ساتویاما برای رسیدن به کمربند قهرمانی به عهده خودش است. ساتویاما میخواهد به دوستش نزدیکتر باشد. همانطور که داستان پیش می رود، به زودی متوجه می شویم که ساتویاما گذشته و نسب پنهانی دارد. چیزی که به او مهارت و استعداد لازم برای تبدیل شدن به یک قهرمان افسانه ای بوکس شرقی را می دهد.