در حالی که گرگ و میش بر فراز اقیانوس آویزان است، واتارو تودا و چیهارو سائیکی متوجه می شوند که تمام روز را صرف رسیدن به عقب کرده اند. با این حال، در میان گذشت زمان، این دو در نهایت می توانند در مورد احساسات خود نسبت به یکدیگر صادق باشند. اگرچه آینده برای آنها نامشخص است، اما این تازه شروع داستان آنهاست.