راشل فرگوسن، الگوی همه زنان نجیب - که به اشتباه توسط نامزدش، ولیعهد الیوت به آزار و اذیت متهم شده است - به یک سلول زندان تاریک پرتاب می شود. او نمی داند، همه اینها دقیقاً طبق نقشه راشل پیش می رود! سلول او که از قبل توسط خودش سازماندهی شده است، با بهترین غذاها، راحت ترین مبلمان و حتی بهتر از آن، هیچکس نمی تواند وارد آن شود تا این تجملات را از بین ببرد! از برگزاری یک مهمانی خانه نشینی در سلولش گرفته تا بیرون رفتن به شهر برای گردش، راشل بی دغدغه ترین زندگی را که در مدت طولانی داشته است را تجربه می کند. مهم نیست که نامزد سابق، دوست دختر یا زیردستانش از چه ترفندهایی استفاده می کنند تا روز او را خراب کنند، ریچل همیشه یک قدم جلوتر است و از یک زندگی آرام و آهسته در زندان لذت می برد.