خلاصه
ژنرال تمدس وفاداری مطلق خود را به کشورش اختصاص داد، که در زندگی او بالاتر از هر چیز دیگری قرار گرفت. اما زمانی که ژنرال تمدس خود را در حال عاشق شدن به ماتیا، دختری که شایعه میشد خطر بزرگی برای کشورش میدانست، پیدا کرد، مجبور شد تصمیمی بگیرد - برای اولین بار دختری را که خیلی دوست داشت بکشد یا نکشد. در زندگی او، همه چیز جز به خاطر کشور و مردم عزیزش…