خلاصه
آیومو شیبا همیشه در مورد نمراتش مشکل داشته است، اما تصمیم می گیرد حتی سخت تر درس بخواند تا بتواند با بهترین دوستش یوکو شینوزوکا به دبیرستان نیشیدا برود. وقتی نتایج امتحانات ورودی بیرون آمد، معلوم شد که خود آیومو قبول شده است، اما متأسفانه شینوزوکا قبول نکرده است. در نتیجه، شینوزوکا همه چیزهایی را که در مورد آیومو احساس کرده بود، فاش می کند - چیزی جز رنجش. آیومو افسرده از اینکه نزدیکترین دوستش اکنون او را ترک کرده است راهی پیدا می کند که او را موقتاً فراموش کند: آسیب زدن به خود. در نتیجه، او تنها بودن را انتخاب می کند و به سرعت در مدرسه جدید خود رانده می شود و از معاشرت با کسی امتناع می کند. با این حال، وقتی همکلاسیاش مانامی آنزای ناگهان با او دوست میشود، به نظر میرسد دنیای آیومو روشنتر میشود – اما او نمیداند که چیز وحشتناکتری در راه است. زندگی داستان انزوای یک دختر خاص است، داستانی پر از ناامیدی و آزار و اذیت آنقدر که هر فردی را به مرز جنون برساند. با این حال، فقط قویترینها نور را در انتهای تونل پیدا میکنند، مهم نیست که چقدر احتمالات غیرممکن به نظر میرسد.