تیگور، کماندار جوانی که برای ارن، شاهزاده خانم جنگجوی شاهزاده لایتمریتز، و لیم، نفر دوم ارن کار می کند. به دلایلی، این دو اکنون در میان اسوار، ملتی دشمن که به طور ناگهانی به زیستارت حمله کرده اند، منزوی شده اند. در آنجا داستانی باورنکردنی توسط شاهزاده گینویر اسوار برای آنها تعریف می شود. آرتوریوس، موسس اسوار که قرار است 300 سال سن داشته باشد، ناگهان از مرگ برخاسته و در یک چشم به هم زدن کنترل کشور را به دست گرفته است. این دو تصمیم به همکاری با گینویر می گیرند، اما با مردی مرموز روبرو می شوند که با کمان قدرت بیشتری نسبت به تیگل دارد و تیگل را «پادشاه این نسل» می نامد. در سرزمینی بیگانه، تیگور و لیم با دشمنی ترسناک روبرو می شوند.