"از یک سیاره در حال مرگ، فرزندان نور خواهند آمد..." در حالی که در تعطیلات در یک جزیره کوچک است، شینا تامای جوان در زیر آب در نزدیکی یک زیارتگاه قدیمی شیرجه میزند و موجودی شبیه ستارههای دریایی را کشف میکند. او تقریباً غرق می شود اما توسط حیوان کوچک ساکت و چشم درشتی که شینا با او دوست می شود و هوشیمارو را نام می برد، نجات می یابد. در کمال تعجب و خوشحالی شینا، این موجود تغییر شکل می دهد، به شینا اجازه می دهد روی او بایستد و آن دو به سمت ابرها پرواز می کنند. اما آنچه که به نظر می رسد فانتزی نهایی یک دختر جوان باشد، به زودی چرخش تیره تری پیدا می کند زیرا شینا و هوشیمارو درگیر نبرد بین گروه های فرازمینی رقیب می شوند که در آسمان ها با جانوران بیگانه عظیمی به نام Shadow Dragons می جنگند و سرنوشت زمین در تعادل است. .