تئو آسپر یک یتیم 14 ساله است که ضعیف ترین عضو صنف مزدور محسوب می شود. او که چیزی بیش از یک مسئولیت تلقی نمی شود، دائماً از هر حزبی که به آن می پیوندد اخراج می شود. تئو در تحقیقات خود برای قوی تر شدن به اطلاعاتی در مورد آیینی می رسد که شیطان برآورده کننده آرزو را احضار می کند. او ساده لوحانه موفق می شود هلوی را با نقشه درخواست قدرت از این شیطان احضار کند. با این حال، وقتی زن فرشته را در مقابل خود می بیند، تنها آرزویش ازدواج با اوست! هلوی که از ناز و بی گناهی تئو مجذوب شده است، پیشنهاد او را می پذیرد. اگرچه چندین نفر و هیولا تلاش می کنند تا رابطه آنها را مختل کنند، اما قدرت بی نظیر هلوی به راحتی بر هر مشکلی که بر سر راه آنها باشد غلبه می کند و او و پسر پاک دل را به یک زندگی شاد و تازه ازدواج کرده سوق می دهد.