اگرچه او به پایتخت سلطنتی سفر کرده بود تا به عنوان بانوی دربار آموزش ببیند، اما قبل از اینکه متوجه شود، دختر یک ارل فقیر چیزی جز یکی دیگر از خدمتکاران دیده نمی شد. در یکی از دور تمیز کردن معمول صبحگاهی او بود که تصادفاً ولیعهد اسحاق که بنا به دلایلی شایعه شده بود که همه زنان را در امتداد دست نگه می دارد، از آنجا رد شد، اما... وقتی او سعی کرد سند را برگرداند، او را رها کرد. ، در گرداب دردسر گرفتار شد!؟ و برای این موضوع، منظور شما چیست که برای همه زنانی که به ولیعهد نزدیک می شوند، می آید...!؟