خلاصه
ریکیتارو موسیقیدانی است که رویای او تبدیل شدن به یک ستاره راک است درست مانند جیمی هندریکس یا جیم موریسون، اما در سن 27 سالگی این رویا به سرعت در حال محو شدن است. Ooishi قهرمان 3 بوکس جهان است که به تازگی بازنشسته شده است و اکنون در دنیای سرگرمی است و در حال فیلمبرداری یک نمایش واقعی بوکس است. این دو نفر که غیرمحتملترین آدمها هستند، یک روز به هم میرسند، اما هر دو تا هفتهها بعد هیچ فکری به این موضوع نمیکنند. ریکیتارو آخرین بار توسط یک شرکت ضبط برای امضای قرارداد به ریکیتارو داده می شود، اما قبل از آن، آنها باید او را به وضعیت بهتری برسانند تا راحت تر به فروش برسد. او به طور تصادفی به یک باشگاه بوکس برخورد می کند که اتفاقا همان سالن بدنسازی است که Ooishi در حال فیلمبرداری برنامه خود است. همانطور که چرخ های سرنوشت شروع به چرخش می کنند، هیچ یک از مردان متوجه نمی شوند که با هم همکاری خواهند کرد تا بهترین بوکسور تاریخ را آموزش دهند، حتی بهتر از خود اویشی.