خلاصه
در شانزده سالگی ریو ناروشیما یک نابغه بود و به نظر میرسید هیچ مشکلی برای ورود به دانشگاه توکیو و پیوستن به نخبگان جامعه نداشت. با این حال، آن تابستان چیزی در سر ریو ترک خورد. او با یک چاقوی کوچک هر دو والدینش را به طرز وحشیانه ای به قتل رساند و خواهرش را زنده گذاشت و در گوشه ای خم شد. در این حادثه وحشتناک است که داستان ما آغاز می شود.