مدتها پیش در کهکشانی دور، بسیار دور... به دلیل تلاشهای یک تهدید فانتومی شوم، زنجیرهای از رویدادهای اخیر تهدید میکند که کهکشان را به آشوب بکشاند. فدراسیون تجارت که فقط به دنبال طمع است، ظاهراً در اعتراض به مالیات بالای جمهوری کهکشانی در مسیرهای تجاری، سیاره جمهوری نابو را مسدود کرده است. در پاسخ، صدراعظم جمهوری به طور مخفیانه دو شوالیه جدی، کوی گون جین و اوبی وان کنوبی را برای مذاکره با فدراسیون به عنوان سفیران اعزام می کند. با این حال، زمانی که فدراسیون به جدیی کمین می کند و به نابو حمله می کند، مذاکرات کوتاه می شود. با زنده ماندن از حمله و فرار به نابو، کوی گون و اوبی وان پادشاه اسیر خود، پادمه آمیدالا را نجات می دهند. جدی با هدف آوردن او به جمهوری برای درخواست کمک، با او از نابو فرار می کنند. با این حال، هنگامی که کشتی آنها در هنگام فرار آسیب می بیند، آنها مجبور می شوند در سیاره بیابانی دورافتاده تاتوئین فرود آیند. اکنون، گروه برای تعمیر کشتی خود، باید امید خود را به پسری محلی به نام آناکین اسکای واکر بگذارند، پسری که Qui-Gon چیزی بیش از یک ذهن باهوش را در درون او احساس می کند و افسانه تاریخی او در شرف آغاز است.