سوآه دختری از روستایی کوچک است. خدای آب ناراحت است و بنابراین خشکسالی طولانی مردم روستا را ویران کرده است. برای جلب رضایت خدا، سواح را با قربانی کردن او برای خدای آب در ازای باران، به عقد او در می آورند. خدای آب او را به پادشاهی آب خود نجات می دهد، جایی که زندگی جدید او آغاز می شود. برای سوآ، این داستان ایمان اوست...زندگی...عشقش...