شانون در جزیره روکنجیما خدمتگزار رئیس عجیب و غریب خانواده Ushiromiya، Kinzou است. اما شانون نسبت به جورج، نوه اربابش، احساساتی دارد، اگرچه کاملاً آگاه است که هرگز اجازه نخواهد داشت که رابطه بین آنها برقرار شود. هرچه تلاش میکند، علیرغم تلاشهای شانون برای انکار، هر روز که میگذرد، محبت شانون به جورج قویتر میشود. یک شب، جادوگر هزاره روکنجیما، بئاتریس، به او ترحم میکند: اگر شانون آینهای را که در آن نزدیکی است بشکند که قدرت او را ضعیف میکند، از جادوی خود برای کمک به جورج و شانون برای درک عشقشان استفاده میکند. در نهایت، شانون تسلیم می شود و در کمال تعجب، رابطه او با جورج شروع به شکوفا شدن می کند. کنون، خدمتکار دیگر، معتقد است که شانون توسط جادوگر فریب خورده است. به عنوان "مبلمان" کانون معتقد است که آنها حق ندارند حتی خود را انسان بدانند، چه رسد به اینکه احساساتی مانند عشق را احساس کنند. با این حال، او به زودی متوجه می شود که یکی از خانواده به او علاقه دارد: جسیکا، نوه کینزو، و در نهایت او شروع به در نظر گرفتن احساسات خود نسبت به او می کند. اما زمانی که بقیه اعضای خانواده Ushiromiya برای کنفرانس خانوادگی سالانه حاضر می شوند، عشق Kanon و Shannon مورد آزمایش قرار می گیرد و بئاتریس رقابتی را برای آنها برای یافتن طلای پنهان Kinzou ترتیب می دهد. هر کس شمش های گرانبها را بیابد به مقام آرزوی سرپرست خانواده دست خواهد یافت و همه چشمانشان به جایزه است. اما چیزی که به عنوان یک بازی عجیب و غریب شروع می شود، به زودی به وحشت خالص تبدیل می شود، و برخی از آنها ممکن است زنده نشوند. آیا این دو خدمتکار می توانند از کسانی که دوستشان دارند محافظت کنند؟ چه رسد به اینکه احساساتی مانند عشق را احساس کنید. با این حال، او به زودی متوجه می شود که یکی از خانواده به او علاقه دارد: جسیکا، نوه کینزو، و در نهایت او شروع به در نظر گرفتن احساسات خود نسبت به او می کند. اما زمانی که بقیه اعضای خانواده Ushiromiya برای کنفرانس خانوادگی سالانه حاضر می شوند، عشق Kanon و Shannon مورد آزمایش قرار می گیرد و بئاتریس رقابتی را برای آنها برای یافتن طلای پنهان Kinzou ترتیب می دهد. هر کس شمش های گرانبها را بیابد به مقام آرزوی سرپرست خانواده دست خواهد یافت و همه چشمانشان به جایزه است. اما چیزی که به عنوان یک بازی عجیب و غریب شروع می شود، به زودی به وحشت خالص تبدیل می شود، و برخی از آنها ممکن است زنده نشوند. آیا این دو خدمتکار می توانند از کسانی که دوستشان دارند محافظت کنند؟ چه رسد به اینکه احساساتی مانند عشق را احساس کنید. با این حال، او به زودی متوجه می شود که یکی از خانواده به او علاقه دارد: جسیکا، نوه کینزو، و در نهایت او شروع به در نظر گرفتن احساسات خود نسبت به او می کند. اما زمانی که بقیه اعضای خانواده Ushiromiya برای کنفرانس خانوادگی سالانه حاضر می شوند، عشق Kanon و Shannon مورد آزمایش قرار می گیرد و بئاتریس رقابتی را برای آنها برای یافتن طلای پنهان Kinzou ترتیب می دهد. هر کس شمش های گرانبها را بیابد به مقام آرزوی سرپرست خانواده دست خواهد یافت و همه چشمانشان به جایزه است. اما چیزی که به عنوان یک بازی عجیب و غریب شروع می شود، به زودی به وحشت خالص تبدیل می شود، و برخی از آنها ممکن است زنده نشوند. آیا این دو خدمتکار می توانند از کسانی که دوستشان دارند محافظت کنند؟ نوه اش، و در نهایت او شروع به در نظر گرفتن احساسات خود نسبت به او می کند. اما زمانی که بقیه اعضای خانواده Ushiromiya برای کنفرانس خانوادگی سالانه حاضر می شوند، عشق Kanon و Shannon مورد آزمایش قرار می گیرد و بئاتریس رقابتی را برای آنها برای یافتن طلای پنهان Kinzou ترتیب می دهد. هر کس شمش های گرانبها را بیابد به مقام آرزوی سرپرست خانواده دست خواهد یافت و همه چشمانشان به جایزه است. اما چیزی که به عنوان یک بازی عجیب و غریب شروع می شود، به زودی به وحشت خالص تبدیل می شود، و برخی از آنها ممکن است زنده نشوند. آیا این دو خدمتکار می توانند از کسانی که دوستشان دارند محافظت کنند؟ نوه اش، و در نهایت او شروع به در نظر گرفتن احساسات خود نسبت به او می کند. اما زمانی که بقیه اعضای خانواده Ushiromiya برای کنفرانس خانوادگی سالانه حاضر می شوند، عشق Kanon و Shannon مورد آزمایش قرار می گیرد و بئاتریس رقابتی را برای آنها برای یافتن طلای پنهان Kinzou ترتیب می دهد. هر کس شمش های گرانبها را بیابد به مقام آرزوی سرپرست خانواده دست خواهد یافت و همه چشمانشان به جایزه است. اما چیزی که به عنوان یک بازی عجیب و غریب شروع می شود، به زودی به وحشت خالص تبدیل می شود، و برخی از آنها ممکن است زنده نشوند. آیا این دو خدمتکار می توانند از کسانی که دوستشان دارند محافظت کنند؟ و بئاتریس رقابتی را برای آنها برای یافتن طلای پنهان کینزو ترتیب می دهد. هر کس شمش های گرانبها را بیابد به مقام آرزوی سرپرست خانواده دست خواهد یافت و همه چشمانشان به جایزه است. اما چیزی که به عنوان یک بازی عجیب و غریب شروع می شود، به زودی به وحشت خالص تبدیل می شود، و برخی از آنها ممکن است زنده نشوند. آیا این دو خدمتکار می توانند از کسانی که دوستشان دارند محافظت کنند؟ و بئاتریس رقابتی را برای آنها برای یافتن طلای پنهان کینزو ترتیب می دهد. هر کس شمش های گرانبها را بیابد به مقام آرزوی سرپرست خانواده دست خواهد یافت و همه چشمانشان به جایزه است. اما چیزی که به عنوان یک بازی عجیب و غریب شروع می شود، به زودی به وحشت خالص تبدیل می شود، و برخی از آنها ممکن است زنده نشوند. آیا این دو خدمتکار می توانند از کسانی که دوستشان دارند محافظت کنند؟