بیست هزار سال پس از سقوط بشریت، زمین تسلیم لژیونی از موجودات درنده ای شد که اکنون آزادانه در این سیاره پرسه می زنند. خیلی دور در اعماق فضا، آخرین اعضای بازمانده بشریت بدون هدف در همان کشتی شناور هستند که سال ها پیش با آن از زمین فرار کردند. با کمبود مخاطره آمیز منابع فضاپیما، شورای رهبری بازماندگان باید در مورد مسیر خود تصمیم بگیرد: آیا آنها همچنان به قمار برای یافتن سیاره ای مشابه زمین برای سکونت ادامه می دهند، یا مقاله ای ناشناس را در نظر بگیرند که نظریه پردازی تنها نقطه ضعف است. از "گودزیلا"، که آخرین بقایای بشریت را مجبور به ترک دنیای خود کرد؟
نویسنده این مقاله بحث برانگیز هارو ساکاکی است، مردی که شاهد مرگ والدینش به گودزیلا در سنین جوانی بود، که باعث شد او نفرت وسواسی نسبت به هیولا داشته باشد. اکنون، او عملیاتی را رهبری می کند که هدفش بازپس گیری حق اولیای بشریت از پادشاه هیولاها و کشتن او یک بار برای همیشه است. اما، در کنار بشریت، زمین از زمان خروج آنها دستخوش تغییرات شدید شده است. ممکن است گودزیلا و تخمگذاریهای متعدد آن در مقایسه با تاریکی که در قلب این جامعه بههمپیوسته از بازماندگان پنهان شده، رنگ پریده باشند.