کیچی موریساتو یک دانشجوی معمولی بود، با زنان شکست خورده بود، برای گذراندن کلاسهایش تلاش میکرد و به طور کلی زندگی کاملاً غیرقابل توصیفی داشت. یعنی تا زمانی که شماره اشتباهی را گرفت و به طور تصادفی الهه نورس بلدندی را احضار کرد. کیچی با این باور که بلدندی الههای است که میتواند تمام آرزوهای او را برآورده کند، آرزو کرد که او برای همیشه با او بماند. همانطور که می گویند: مراقب باشید چه آرزویی دارید! زندگی این غیر عادی ترین الهه و خوش شانس ترین انسان که اکنون به زمین و در کنار کیچی برای زندگی بسته شده است، دیگر هرگز مثل قبل نخواهد بود.