خلاصه
یک حمله وحشیانه در کودکی هیون تائه را بی احساس و بی حس می کند و نمی تواند احساس درد کند. شرایط او به او اجازه می دهد تا تبدیل به یک گانگستر بی رحم شود که همه از آن می ترسند. همانطور که او شروع به شکار حقیقت در مورد گذشته خود می کند، او همچنین چشم خود را به یافتن جواهری گم شده به ارزش میلیون ها دلار می کشد که زندگی او را به خطر می اندازد.