خلاصه
مومو یامادا وقتی بزرگ شد می خواست یک گل باشد، اما او به یک نوجوان نسبتاً خانه دار تبدیل شد. وقتی مادربزرگش می میرد، مومو خدمتکار دو پسر یک طراح مد شیک می شود. پس از اینکه پسر ارشد عجیب و غریب، رانمارو، به مومو تغییر زندگی می دهد، او متوجه می شود که مادرش یک هانابیتو افسانه ای است، زنی زیبا با رایحه ای مست کننده الهی که مردان را مانند زنبورهای عسل به سمت خود می کشاند. علاوه بر این، مومو میآموزد که او نیز همان عطر مقاومتناپذیر را میدهد. اگرچه او و رانمارو عاشق هم شده اند، اما رابطه آنها اکنون باید در برابر حمله مداوم پسران و مردان خوش تیپی که مایل به ربودن و اغوای مومو هستند، مقاومت کند.