خلاصه
وقتی شاهزاده ای که به زودی عروس می شود دو روز قبل از عروسی شان فرار می کند، خانواده ناامید او لباس پسر کوچکشان را می پوشند و او را به جای او می فرستند تا ازدواج کند. با چشمان آبی تیره و موهای بلوندش (و سیب هایی که به صورت استراتژیک قرار گرفته اند)، هیچ کس به بلوغ زیبایی که جلوی آنها ایستاده بود، توجه نمی کند. اما تا کی میتواند این کار را ادامه دهد. با وجود مشکلاتی که در برابر آنها وجود دارد، این دو شاهزاده ماجراجویی ها و صمیمیت هایی با یکدیگر دارند.