خلاصه
نانوکا از درگاهی به عصر تایشو می گذرد، جایی که مائو جن گیر با اکراه او را از آرواره های یک یوکای گروتسک نجات می دهد. وقتی نانوکا به زمان حال برمی گردد، متوجه می شود که توانایی های جدید و باورنکردنی دارد. او به گذشته برمی گردد و به دنبال پاسخ است، اما درگیر تحقیقات مائو در مورد یک سری قتل های وحشتناک می شود. همانطور که سؤالات او در مورد خودش زیاد می شود، نانوکا متوجه می شود که مائو توسط شیطان گربه ای به نام بیوکی نفرین شده است - و شمشیر او نیز همینطور. اگر کسی جز مائو تلاش کند از آن استفاده کند، محکوم به فناست. اما وقتی زندگی مائو به خطر می افتد، نانوکا تیغه اش را برمی دارد و تاب می خورد!