زمانی که زاگان جادوگر تصمیم میگیرد در حراجی شرکت کند که در آن کالاهای آرکدمون مارکوسیاس مرده به فروش میرسد، انتظار دارد اقلامی با قدرت ناگفته پیدا کند. چیزی که او در عوض پیدا میکند یک جن برده نادر مو سفید به نام نفیلیا است و بلافاصله تمام پول خود را برای خرید او خرج میکند و باعث گیج شدن اطرافیانش میشود. با این حال، دلیل مخفی سرمایه گذاری زاگان این بود که او واقعاً در نگاه اول عاشق او شده بود. متأسفانه، زاگان یک مشکل دارد: او از نظر اجتماعی ناتوان است و نمی داند چگونه احساسات واقعی خود را بیان کند، که منجر به سوء تفاهم های زیادی بین او و همراه جدیدش می شود. اما آرام آرام، این دو شروع به درک یکدیگر می کنند و عشق شروع به شکوفایی می کند.