پس از وقایع Seraph of the End: Catastrofe در شانزده سالگی... گورن ایچینوسه مرتکب گناه بزرگی شده است - با بازگرداندن دوستانش به زندگی، او تابوی آهنین علیه رستاخیز انسان را زیر پا گذاشته است و Seraph of the End مرتکب گناه شده است. نسل بشر را به زانو درآورد. تنها بازماندگان شیاطین و کودکان هستند، و آن تعداد کمی که باقی مانده اند توسط هیولاهای خشمگین و خون آشام های بی رحم که انسان ها را مانند گاو جمع می کنند، تهدید می شوند. با ناامیدی شدید، بازماندگان به امید احیای دنیای خود با هم متحد می شوند. گورن که از گناهی که مرتکب شده عذاب میکشد و نمیتواند بار را با دوستانش تقسیم کند، در میان ویرانههای دنیایی که خود ویران کرده بود، راهی سفر جدیدی میشود. اما آیا او انسان است یا شیطان، ناجی یا فرشته مرگ؟ حتی خودش هم مطمئن نیست.