خلاصه
جایی بیرون، یک پاساژ خرید کوچک پر از فروشگاههای عجیب و غریب و مرموز است. در آنجا میتوانید با یک فروشنده توری ملاقات کنید که با توریهای مزین به جا مانده از مرحوم کار میکند یا خود را در مغازهای بیابید که «چشمهای مصنوعی حیوانات» میفروشد. خانم صاحبخانه جوان این بازی را در حالی که با صاحبان فروشگاه، مشتریانشان، و اشیاء جادویی که با آنها سروکار دارند تعامل دارد، با ارواح در تعامل است و از قدرت هایی از آن سوی قبر استفاده می کند.