من به عنوان یک شاهزاده خانم در جهان یک بازی اتوم با خاطرات زندگی قبلی ام متولد شدم. صبر کن چی؟ من رقیب عشق قهرمان هستم؟ شوخی می کنی! من قصد عاشق شدن با هیچ یک از آن افراد رقت انگیز را ندارم، زیرا کسی که دوستش دارم یک شخصیت پشتیبان است، فرمانده شوالیه های سلطنتی. به جز قهرمان، بعد از اینکه در این بازی کثیف که در آن شخصیت های پشتیبان خیلی بهتر از علایق عشقی هستند، دوباره تناسخ پیدا کرد، تهدید می کند که زندگی خودم را با پرچم ها خراب می کند، و من مصمم هستم که آنها را نابود کنم.