خلاصه
داستان در پاریس اوایل قرن بیستم می گذرد. فلوریان روشفور تنها پسر یک خانواده اشرافی فقیر است و وثیقه ری بالزاک کورلند می شود در ازای وامی که رهن دار به مادر فلوریان می پردازد تا او بتواند برخی از دارایی های خانواده را مستهلک کند. اما در واقع ری دزد بدنام نوآر است که با علاقه خاصی به جواهرات خارقالعاده، نمیتوانست چشمهای آمتیستی برجسته فلوریان را برای مجموعهاش ادعا کند. همانطور که داستان باز می شود، خواننده داستان قهرمانان داستان را در ماجراجویی هایشان در فرانسه، مراکش و تونس دنبال می کند در حالی که رابطه آنها عمیق تر می شود.